من قتیل العبراتم
تشنه ی آب فراتم
کیستم من خامس آل عبایم، خامس آل عبایم
من حسین ابن علی مرتضایم(ع)، خامس آل عبایم
حضرت زهرای اطهر(س) مادر من، مادر من
زینب کبرا(س) انیس و یاور من، یاور من
کیستم محبوب قلب مصطفایم (ص)، من حسینم، من حسینم
قاری قران به روی نیزه هایم، من حسینم، من حسینم
هستی ام را داده ام در راه داور، در راه داور
زینبم(س) در هر مصیبت یار و یاور، یار و یاور
نو گلم بر روی دستم گشته پرپر، گشته پرپر
خواهرم کوبید بر محمل ز غم سر، بمحمل ز غم سر
در کنار علقمه عباس(ع) من دستش جدا شد، دستش جدا شد
فرق او منشق ز تیر اشقیا شد، منشق ز تیر اشقیا شد
من حسینم، اکبرم(ع) کشته به دست اشقیا شد، کشته به دست اشقیا شد
عالم هستی سراسر پر ز اندوه و عزا شد، پر ز اندوه و عزا شد
بوده ام گاهی درون طشت زر گه در تنوری، گه در تنوری
خواهر من زینب کبراست(س) آن کوه صبوری، کوه صبوری
من حسین ابن علی ام، گمرهان را رهنمایم، گمرهان را رهنمایم
من حسین ابن علی ام (ع)،شافع روز جزایم، شافع روز جزایم
من حسین ابن علی ام،میوه ی باغ رسولم، میوه ی باغ رسولم
مادرم زهراست(س)، من زیبا گل باغ بتولم، من زیبا گل باغ بتولم
من حسین ابن علی ام،من گل باغ هدایم، من گل باغ هدایم
من حسین ابن علی ام،باعث فیض خدایم، باعث فیض خدایم
من حسینم شمر دون از پیکر من سر جدا کرد، سر جدا کرد
کربلا را زین مصیبت شمر دون ماتمسراکرد، ماتمسرا کرد
دستها از تن جدا از صدر زین افتاد عباس(ع)،افتاد عباس(ع)
تیرها می شد فرو بر پیکر آن اشجع الناس، اشجع الناس
شمر دون چون از قفا از پیکر من سر جدا کرد،سر جدا کرد
ناله ها زد زینب (س) و با غصه مادر را صدا کرد،مادر را صدا کرد
ظهر عاشورای من ظهر عطش بود، ظهر عطش بود
اصغرم از تشنگی در حال غش بود، در حال غش بود
آمدم از کربلا تا شام همراه اسیران، من حسینم
دیده ام در این سفر چشمان خونبار یتیمان، من حسینم
گرچه شمر دون صفت خون مرا در کربلا ریخت، کربلا ریخت
در سقیفه نقشه قتل مرا آن بی حیا ریخت، بی حیا ریخت
چشم هر کس قطره اشکی بریزد در عزایم، یا که آید کربلایم
من شفیعش می شوم روز جزا نزد خدایم، نزد خدایم